اهواز؛ زندگی میان استرسِ سیل
فروردین ۹۸ به نیمه نرسیده بود که روزهای پراسترس برای بسیاری از ساکنان اهواز و دیگر شهرهای خوزستان آغاز شد، استرسی که با کم شدن فاصله مناطق شهری با کارون و کرخه بیشتر میشد و هنوز هم تمام نشده است؛ این را میتوان از رفتار افرادی که از حاشیه کارون در اهواز تردد میکنند فهمید.
این روزها در حاشیه کارون و روی پلهای اهواز افراد مختلفی را میتوان یافت که سرگرم صحبت درباره سطح آب کارون یا بررسی آن هستند و گرچه به گفته برخی مسئولین، با مدیریت آب پشت سدها، سیل و ابگرفتگی دیگر اهواز را تهدید نمی کند، اما بحث درباره سیل در نقاط مختلف شهر همچنان جاری است.
پارک ساحلی؛ تعطیل اما شلوغ
اهواز به کارونش معروف است و مردم شهر هم تعصب خاصی روی رود معروف و پر آب شهرشان دارند، کارون برای اهوازی ها چیزی شبیه زایندهرود برای اصفهانیهاست و حتی تعطیلی پارک ساحلی، انسداد اکثر نقاط بلوار ساحلی و ساخت سیل بند در بخشهایی از حاشیه آن هم نتوانسته مردم را از حضور در کنار رود شهرشان منع کند. با غروب آفتاب در بسیاری از نقاط حاشیه کارون، شهروندان مختلفی را میتوان پیدا کرد که با حاشیه رود که نیمی از آن به زیر آب رفته، آمدهاند و برای دقایقی هم که شده زل میزنند به جریان آب و انعکاس نور ساختمانها در آب رودخانه.
پسر خردسالی که با پدر و مادرش به پارک ساحلی آمده، به درختی که تا نیمه در آب است، اشاره میکند و چیزهایی را به پدر و مادرش میگوید که نشان از هیجان زدگیاش دارد، حق هم دارد، بخشهایی از بلوار ساحلی در چند نقطه از زیرگذرها به زیر آب رفته و در حد فاصل پل نادری تا پل معلق هم آب تا پشت دیوار ساحلی برخی ساختمانها رسیده است. همین هیجان در برخی از بزرگترها، جایش را به استرس داده است، پیرمردی که دشداشه به تن کرده درباره بالا آمدن آب کارون میگوید: «اینجا که دو طرف رود، پارک و جاده ساختهاند، حریم کارون است، اگر اینجا را حریم بگیریم که هست، پس آب کارون خیلی هم بالا نیامده، اما یک کارهایی کردهاند که باعث نگرانی ما شده، در جاهایی ساخت و ساز کرده اند که مسیر آب بوده وگرنه بعید میدانم که آب به شهر اهواز برود.»
پل نادری، غرب اهواز را به بازار شلوغ و پر جمعیت شهر در ضلع شرقی کارون متصل میکند، بافت قدیمی شهر را میتوان در همین محدوده و فاصلهاش تا پل معلق یا سفید که قدیمیترین پل اهواز و نماد این شهر هم محسوب میشود، جوانی که روی پل نادری ایستاده میگوید: «والله ما نگرانیم، فعلا شکر خدا آب پایین آمده، اما معلوم نیست پایین بماند یا نه. چند بارهم اینطوری پایین رفته و بعد که دریچه سد را بازکردند دوباره بالا آمده است.»
چراغ های پل معلق خاموش است، اما خودروها بدون مشکلی از روی آن عبور می کنند، در قسمت شرقی پل که به بازار و میدان شهدا منتهی می شود، خاموشی چراغ ها نتوانسته از رونق پل کم کند، دو چرخ باقالی فروشی و نخود فروشی در دو طرف ورودی پل ایستادهاند و دهها نفر هم در ورودی پل ایستادهاند، برخی همزمان با تماشای سطح آب باقالی و نخود هم میخورند.
گرمای اهواز، این شهر را به شهری شب زندهدار بدل کرده است، گرمایی که به گفته اهالی امسال به دلیل بارشها و همین بالا آمدن سطح آب دیرتر هم به اهواز رسیده وگرنه همین گرما از اواسط اسفند ماه شهر را فرا گرفته بود. به دلیل همین گرما هم عصرها و شبها میتوان افراد بیشتری را دید که درحال تردد در شهر هستند.
پل کابلی یا همان پل غدیر ایستاده است، پل کابلی از پلهای تازه ساخت اهواز است که برخی میگویند آن را ساختهاند تا نمادی جدید برای شهر اهواز باشد، پلی که از تمام پلهای اهواز بزرگتر است و شبها تابش نور به بدنه آن زیباییاش را بیشتر میکند، در دو طرف این پل هم شهروندان حضور دارند و گرچه قراردادن لولههای موقت تخلیه فاضلاب شهر در بخش غربی آن بوی نامطبوعی را در این بخش ایجاد کرده، اما همچنان افرادی را میتوان یافت که قلاب ماهیگری را داخل آب انداخته و روی چهارپایهای نشسته و منتظرند تا صیدشان را به خانه ببرند.
مردی میانسال که قلاب ماهیگیریاش را داخل آب انداخته و امیدوار است که بتواند ماهی صید کند، میگوید: «سیل ماهیهای خوبی با خودش آورده است». او نگرانیاش را هم پنهان نمیکند؛ «هرچه خدا بخواهد همان میشود و انشاالله سیل شهر را با خودش نبرد، خیلی از روستاهای لب کارون و کرخه را آب برده و انشاالله که چیزی نشود و آب راهش را بگیرد و برود.»
کمی آنطرفتر از مرد ماهیگیر چندین قلیان جلوی پای پسری سبزهرو چیده شده، کنارش یه منقل زغال است و چند چهارپایه پلاستیکی هم در آن اطراف چیده شده است، قلیان سراهای بدون مکان حاشیه کارون شهرت زیادی دارند و گرچه در تمام روزهای سال در کنار رود حضور دارند، اما در شرایطی که آب رود نیمی از پارک ساحلی و حتی پارک جزیره در وسط رود را به زیر آب برده، تنها کسب و کاری هستند که درحاشیه رود تعطیل نشدهاند. پسر سبزهرو بر خلاف بسیاری دیگر از اهوازیها خیالش راحت است، با لهجه اهوازی میگوید: «مگر میگذارند اهواز چیزی شود. حواسشان هست، شوخی که نیست اینجا اهواز است، صدام نتوانست کاری بکند و سیل هم کاری نمیکند. مگر ندیدی این مردم چطور با دست خالی سیل بند ساختهاند؟ همینها شهرشان را نگه میدارند، همانطور که در جنگ نگهداشتند.»
مرد جوان روی پل معلق یا همان سفید، ایستاده، جایی که بلوار ساحلی اهواز در زیرگذرهایش به آب رفته است. چشمانش را تیز میکند تا نشانهای را که برای آب کارون روی سیل بند نزدیک پل نادری گذاشته، پیدا کند؛ سومین گونی سیلبند از بالا. خیالش که از پایین آمدن سطح آب راحت میشود، راه را به سمت بازار اهواز ادامه میدهد تا دوباره چند ساعت دیگر سطح آب را نگاه کنند، میگوید: «کار هر روز من همین شده که روزی چند بار آن تک گونی آبیرنگ که از بالا سومی است را نگاه کنم که ببینم آب چقدر بالا آمده است. اگر آب وارد اهواز شود و به بازار بیاید، کار حسابی سخت میشود، خداراشکر که آب کمی پایین آمده است و البته در خبرها هم گفتند که خطری اهواز را تهدید نمیکند اما بازهم برای اینکه خیالمان راحت شود به این نشانهها نگاه میکنیم.»
دورتر از کارون، کیانپارس، لشکرآباد، شریعتی و بهارستان
دورتر از کارون هم دلواپسی سیل وجود دارد، رانندهای که خانهاش در محله بهارستان است، میگوید: «یک نگرانی کارون است، اما نگرانی جدیتر ما کرخه است، اگر آب کرخه بالا بیاید و از اینور هم کارون طغیان کند، وضع خیلی بد میشود؛ مثلا آبی که سمت حمیدیه آمده از کرخه است، البته خیلی بعید است که دیگر چیزی بشود، چون آب کمی پایین رفته است.» خانه او در جنوب اهواز است، جایی که کارون در چند پیچ خوردگی دوباره به شهر نزدیک شده است و احتمالا دلیل نگرانیاش هم همین باشد؛ چرا که در مجاورت بهارستان شهرک پیام و کوی مخابرات قرار دارند و در بخشهایی از شهرک پیام آب به قدری بالا آمده که تا لبه سیل بندها نیز رسیده است. در این شهرک آتش نشانان اعزامی از تهران مشغول فعالیت هستند و با چندین موتور آب و لجن کش، روزانه صدها هزار مترمکعب آب را از سطح معابر تخلیه و به پشت سیل بند هدایت میکنند. آبی که وارد این شهرک شده ناشی از فاضلاب و نفوذ آب در بخشهایی از لایههای زیرین سیل بندهاست.
پیرمردی در محله بهارستان اما معتقد است که اتفاقی برای اهواز رخ نمیدهد، میگوید: «بارش باران اگر در لرستان و ایلام و کرمانشاه و چهارمحال و بختیاری شدید باشد، اینجا آب بالا میآید، اما آنطرفها فعلا خبری نیست.»
خیابان شریعتی اهواز که در نیمه شرقی شهر قرار دارد، زنی که با فرزندش در حال خرید از یک سوپر مارکت است، اینطور از دلواپسیاش میگوید: «در تلگرام خواندم که هواشناسی آمریکا گفته سیل میآید و اهواز به زیرآب میرود. خداکند که اینطور نباشد، البته هواشناسی خودمان چیزی نگفته و معلوم نیست چه میشود.» مردی که پشت دخل نشسته، وارد صحبتهای زن میشود و میگوید: «خطر سیل که رفع شده انگار، اما یه کاری هم برای پشهها باید بکنند، اینجا همیشه پشه کوره هست، اما امسال فکر کنم به خاطر همین سیل باشد که پشهها خیلی بیشتر شدهاند.»
مشابه سخنان مرد پشت دخل را جوانی دیگر در شهرک پیام هم به زبان آورده بود، میگفت: «چون هم فاضلاب بالا زده و هم آب رودخانه بالا آمده، پشهها هم بیشتر شدند.»
کیانپارس هم محلهای مشهور در نیمه غربی اهواز است، محلهای اصطلاحا لاکچری، با نوع پوشش متفاوت، خودروهای گران قیمت و ساختمانهایی با معماری متفاوت از دیگر نقاط اهواز است. ترافیک خیابان اصلی این محل حتی تا ساعات پایانی شب هم پرحجم است، اطراف رستوران ها، کافی شاپ ها و بستی فروشی های فراوانی وجود دارد و صدای بلند موسیقی از داخل بسیاری ازخودروها شنیده میشود. بالا آمدن فاضلاب اما در این منطقه هم دیده میشود و هرچند که به صورت محدود است، اما در برخی از کوچهها میتوان آب بدبویی را مشاهده کرد که در یک کوچه انباشت شده است. بحث در مورد سیل در این محله هم وجود دارد، این را از مکالمه تعدادی از مشتریان یک بستنی فروشی میتوان فهمید؛ سر یکی از میزها پسر و دختر جوانی نشستهاند و درباره فیلمهایی که از سیل در اینستاگرام منتشر شده صحبت میکنند. بحث داغشان از مقاومت جوانان دهلاویه در برابر سیل بند شکسته شده آغاز میشود و به سفر رییس جمهور به مناطق سیلزده میرسد.
در چند نقطه از این خیابان هم محلهایی برای دریافت کمک به سیلزدگان وجود دارد و البته یک موکب که به محل طبخ غذا برای سیلزدگان تبدیل شده است.
محلههای گلدشت و نوبهار اهواز اما مستقیما درگیر سیل هستند، چندین سیل بند مانع از ورود آب به خانهها شده، دهها نفر از ساکنان محل به شکل شبانهروزی آنجا مستقرند تا اتفاقی برای سیلبند نیفتد، اضطراب سیل در اینجا به بالاترین حد خود رسیده، مردی قایقی را دم در خانهاش گذاشته تا اگر سیل آمد وارد خانه شود، سوار بر قایق خود را نجات دهد، مغازه سوپر مارکتی یک متر از پایین مغازه را ایزوگام کرده و مقابل در بسیاری از خانهها گونیهای شن و ماسه چیدهاند. زنی که مقابل در خانهاش نشسته میگوید: «دو روز پیش آب تا خانهها آمد، سیلبند شکست، اما خیلی زود درستش کردند. خدا کند زودتر این ماجرا تمام شود، آن طرف سیلبند جاده و خیابان و زمین کشاورزی بود، که حالا زیر آب است.» بسیاری از کوچهها در این محدوده حتی آسفالت هم ندارند و با کوچکترین بارندگی سطح معابر پر از گل می شود.
خیابان اصلی محله لشکرآباد که به فلافلها و سمبوسههایش مشهور است، شلوغ و پرتردد است. خودروها که مدل بالاهایش پلاک منطقه آزاد اروند رویشان نصب شده، با صدای بلند موسیقی و ترانه هایی بندری از این خیابان عبور میکنند، مقابل هر مغازه چند جوان جلوی خودروها و عابران پیاده را میگیرند تا برای ورود به رستوران خودشان آنها را مجاب کنند. در این محله جریان فاضلاب در بسیاری از خیابانها و کوچهها بالا آمده اما وارد فضای سنگ فرش شده خیابان اصلی لشکر آباد نشده است. مردی که در این خیابان دمنوش و قهوه عربی میفروشد میگوید: «فاضلاب به خیابان فلافل فروشها نیامده، اما کوچه پس کوچهها را درگیر کرده است. بوی بدی دارد و سلامت را هم تهدید میکند، دم کارون چندجایی فاضلاب را با پمپ به رودخانه میریزند که باعث شده سطح فاضلاب کمی پایین بیاید.»
خطری اهواز را تهدید نمیکند
محمدفرید لطیفی - معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور درباره آخرین وضعیت اهواز میگوید: «خطری از بابت سیل و آب گرفتگی اهواز را تهدید نمیکند و طبق گزارشهایی که به ما رسیده با مدیریت جریان آب در پشت سدها دیگر احتمال بالا آمدن سطح آب از آنچه که این روزها شاهدش بودیم، وجود ندارد.» او درباره چرایی ساخت سیل بندها در شهر نیز میگوید: «این سیل بندها برای احتیاط و راحت شدن خیال مردم است، ضمن اینکه در برخی از نقاط همین سیل بندها جریان آب را کنترل کردهاند.»
زندگی در اهواز جاری است و گرچه نگرانی بابت سیل در اهواز کاملا مشهود است و بسیاری نگران سیل و وضعیت زندگیشان هستند، اما آنچه پیداست این است که زنان و مردان جنگ انسانهای مقاومی هستند، جنگ و نه ریزگرد حریفشان نشده و قطعا سیل هم بازنده نبرد در برابر اراده و صبر آنان خواهد شد.
انتهای پیام